جمعی از جوانان و دانشجویان در نامه ای از مهندس میرسلیم در خواست کردند تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. متن نامه به این شرح است:
به نام خدا
باسلام واحترام
استاد میرسلیم عزیز،ما بیشتر دانشجویان با توجه به مشغله درسی کمتر وارد بحث های انتخاباتی و سیاسی شدیم، ولی از زمان آشنایی با شما متوجه شدیم خوبان هستند و جلو آمدیم تا بتوانیم با مواضع شما بهتر مسیر ترقی و خدمت را پیدا کنیم.
به نظر ما جوانان و دانشجویان، شما باید مسیر حق طلبانه ای که در سال 96 آغاز کردید و مواضع به حق خود را در معرض مردم بیان کردید ادامه دهید. با توجه به تجربه شما از ابتدای انقلاب تا کنون و سلامت اقتصادی که کسب کردید. برای حل مشکلات مردم جایگاه شما ریاست جمهوری است یا حداقل رییس مجلس یا وزیر، بایستی مبارزه حق بر باطل شما ادامه پیدا کند ،مبارزه تمام نشده باید جنگید ، شما قدمهای بلندی برداشتید هرچند خداوند انصافا دستتان را گرفت. مسیر صعود را باید ادامه دهید با همان روحیه جوانی ک مقام معظم رهبری در وصف شهید سلیمانی مطرح کردند که به حق در شما هست.امروز صبوریت ، شرافت ، دانش ، تجربه و همچنین مهربانی میطلبد در پست های ذکر شده وجود داشته باشید ،بدون هیچ گونه تعارف یا چرب زبانی عرض می‌کنیم . خواهش می کنیم شرایط ها و فرصتها را بسنجید جوانب را در نظر بگیرید و برای تحقق گام دوم با کمک جوانان گام بردارید و در انتخابات ریاست جمهوری آینده شرکت فرمایید.
اول بهمن99
ارادتمند شما
جمعی از شاگردان و جوانان
***
پاسخ مهندس میرسلیم به نامه صمیمانه جوانان با این شرح است:
سلام،
جوانان عزیز
از ابراز محبت شما صميمانه تشكر مى كنم. از فرصت استفاده مى كنم و چند نكته را به آگاهى شما برادران دلسوز مى رسانم:
١- رياست جمهورى سمتى نيست كه يك فرد شخصاً ادعا كند مى‌تواند از پس آن برآيد و وارد ميدان شود و به عنوان نامزد ثبت نام نمايد ، هرچند در حال حاضر چنان اقدامى منع قانونى نداشته باشد. حتماْ بايد فردى كه نامزد مى شود قبلاً در جمع شناخته شده اى فعاليت چند بعدى سياسى ، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى كرده و نشان داده باشد كه داراى ظرفيت لازم براى برعهده گرفتن چنان مسئوليتى است. اگر اين فرآيند كه لازمه مردم سالارى است طى نشود لاجرم به خودكامگى منجر خواهد شد چنانكه در سالهاى پس از پيروزى انقلاب نمونه هايى از آن را فاش ديده ايم.
٢- در سال ٩٦ ابتدا حزب مؤتلفه و سپس گروههاى ديگرى از اين‌جانب خواستند ثبت نام نمايم و اين جانب نيز على رغم اين كه مى‌دانستم آمادگى لازم در سطح جامعه براى پذيرش همچو فردى وجود ندارد براى اتمام حجت ثبت نام كردم و در مدت زمان بين ثبت نام و روز رأى گيرى با تمام وجود وارد صحنه آگاهى رسانى علمى (و نه صرفاً احساساتى) شدم و به شهادت بزرگانمان شجاعانه و صادقانه گام برداشتم و سعى كردم از مرزهاى مجاز اخلاقى فراتر نروم و فكر مى كنم به لطف خدا از اين لحاظ موفق شدم.
٣- درست است كه در جامعه ما انقلاب اسلامى به پيروزى رسيده است ولى ما قطعا هنوز به لحاظ فرهنگى از خلقيات و رويه هاى ٢٥٠٠ ساله شاهنشاهى كه در بسيارى موارد طاغوتى بوده، كم و بيش متأثريم و پاك كردن كامل آن نيز چندين نسل كوشش و تلاش بى امان طلب مى كند و الا يقين داشته باشيد خودخواهى ها و نفسانيات به شكلهاى مختلف در ما غليان مى كند و منجر به انحرافها و فتنه ها و مفاسدى مى شود كه متأسفانه امروز برخى از نمونه هاى فاحش آن را شاهديم.
٤- چنان جامعه اى سختى مبارزه با هواى نفس و مقابله با ارجحيت دادن ظواهر فريباى دنيا نسبت به معنويت و ضرورت سعى جانانه براى استقرار صداقت و درستى و عدالت را بر نمى تابد به‌ويژه وقتى از نظر اقتصادى اغلب مردم شريف ما را به چنان درجه اى از فلاكت تنزل دهند كه مهمترين دغدغه آنها افزايش حقوق و همسان سازى بازنشستگى و تن آسايى و كسب رتبه…. شود، و برعكس، كرامت انسانى فراموش و همه چيز خلاصه شود در مندرجات برگه حقوق و مزاياى ماهيانه! سياستهاى غلط اجرايى دولتهاى پى در پى و بى توجهى نمايندگان مجالس گذشته، ما را به اين انحطاط كشانده است و روحيه انقلابى و ارزشهاى اسلامى را كلاً به حاشيه رانده و چه بسا به فراموشى سپرده است.
٥- در شرائطى كه مردم را گرفتار تقلا براى گردآورى نان شب اهل و عيالشان كرده اند و فكر و ذكرشان را اسير ظواهر زندگى دنيا نموده اند و در اثر سوء مديريت و عدم خودباورى و بى اعتنايى به اقتضاى ارزشهاى انقلاب و براندازى استكبار، آنچنان تنگدستى و بيكارى را فراگير‌كرده اند كه تأمين معيشت اوليه و قوت لا يموت اهتمام اصلى مردم باشد، چگونه مى خواهيد در مقابل شعار ها و تبليغات مزورانه اى نظير افزايش يارانه نقدى و افزايش حقوق ، نداى اشتغال مولد و كسب درآمد حلال از محصول كدَ يمين و رساندن كشور به خودكفايى و پيشرفت همه جانبه و تضمين آينده اى روشن براى نسل جوان ، در مقابل تمام شگردهاى چندرسانه اى مأيوس كننده آشكار و پنهان دشمنان خدا و دشمنان ما و بدخواهان اسلام و انقلاب اسلامى ايران مؤثر واقع شود.
٦- اين نكات يعنى: توجه به اصول و پايبندى به آن و طرد هرگونه زد‌و‌بند و نفاق و عوامفريبى و جهاد با ويژه خوارى و فرآيندهاى فسادزا براى خشكاندن ريشه هاى تباهى، البته با يارى كسانى كه از صميم قلب خود را تسليم خدا براى كسب رضاى او كرده باشند. ان شاءالله و به لطف عميم او، بزودى نوبت شكوفايى آن فرا خواهد رسيد و مؤمنان مخلص و راسخ پرچمدار آن خواهند شد.
