رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی گفت: ما اگر فهمیدیم حق با طرف مقابل است باید انصاف داشته باشیم و بگوییم حق با تو است؛ اگر این روحیه در حزب وارد شود پیروزیش صد در صد است.
سید مصطفی میرسلیم در دیدار با جمعی از جوانان این حزب اظهار داشت: اینکه ما میتوانیم دور هم باشیم قابلیتی است که خدای متعال قرار داده است. چه ویژگیهایی بین ما انسانها وجود دارد که موجب میشود بتوانیم دور هم جمع شویم و تفاهم کنیم. این تفاهم سطوح مختلف دارد. من و شمایی که از نظر سنی 40، 50 سال فاصله داریم، الان برای تفاهمی مشغولیم. یک موقع نیز با دوستان نسل اول صحبت میکنم که آن صحبت هم قواره دیگری دارد. برای همۀ اینها باید حمد خدا را گفت. این قابلیت هر جا و بسادگی حاصل نمیشود. اینکه ما امروز در حزب به این سطح رسیدهایم که میتوانیم چنین مفاهمهای را برقرار کنیم حمد میخواهد.
وی افزود: خلاصهاش را میگویم که با همدیگر مفهوم تصمیمگیری جمعی و ویژگیهای خوب مردمسالاری را متوجه شویم. اولین گام این بود که بعد از 50 و خردهای سال که حزب در صحنه سیاست کشور فعال بوده است، آیا با شناختی که از این شرایط دارد، نسبت به سرنوشتی که جمهوری اسلامی در حال حاضر دارد احساس وظیفه نمیکند؟ در شورای مرکزی حزب این موضوع به عنوان ورود در صحنه برای ایفای وظیفهای است که شرعاً و عرفاً به دوش ما قرار میگیرد. اما بر چه مبنایی؟ بر مبنای شناخت شرایط. ما در این باره تحلیل داریم، بررسی میکنیم و راجع به مسائل سیاسی نظر میدهیم و شناخت پیدا می کنیم. آیا هیچگونه نگرانی نداشتهایم؟ خواهران و برادران بزرگوار دیگری هم دارند کار میکنند. ما کمکشان میکنیم. رها کردن شرایط اقتضای این زمانه نیست. در شورای مرکزی، اول تشخیص داده شد که شرایط کنونی ایجاب میکند که برای ایفای خدمت مستقلاً وارد صحنه سیاست شویم و حضور فعال یابیم. آری ورود در صحنۀ انتخابات میتواند شکلهای مختلفی پیدا کند. این بار با توجه به سوابق امر یعنی نحوههای حضورمان در صحنههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی اقدام کردیم. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این مسائل مطرح نبودند و مبارزه اصل بود، اما خدا را شکر ، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این مسئله مطرح شده است که برای اینکه بتوانیم خدمت کنیم چگونه وارد صحنه شویم. این بار در شورای مرکزی تصمیم گرفته شد که مستقلاً وارد صحنه فعالیتهای سیاسی شویم. البته این به مفهوم نادیده گرفتن بقیه برادرانی که همپیمان، یار و یاور مایند نیست.
میرسلیم تصریح کرد: سپس شورای محترم مرکزی حزب به این نتیجه رسید که امکان و آمادگی لازم برای چنان اقدامی وجود دارد. این آمادگیها عمدتاً به دو مقوله برمیگشت. یک مقوله در بارۀ چگونگی اداره کشور است. فرض کنید الان قدرت در دست شماست، میخواهید چه کار کنید؟ میدانید مشکل اصلی کشور چیست؟ شما که با حزب آشنایید و اوضاع و شرایط را میدانید، چه راهحلی دارید و چگونه میخواهید عمل کنید؟ آیا به این قضیه فکر کردهاید؟ آیا برایش برنامهای دارید؟ پاسخ این است که پانزده سال است به این مسائل توجه جدی شده و برای همۀ مسائل پس از بررسی کارشناسی طرح اجرائی آماده کردهایم. البته امروز به شرائط کنونی نگاه میکنیم. نیک میدانیم شرایط امسال با پارسال و سال گذشته هم با پنج سال پیش فرق دارد.
رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی درباره اینکه با چه نیروهایی میخواهیم این کارها را انجام بدهیم؟ اظهار داشت: برای درست به ثمر رساندن هر کاری آدم مناسب آن را باید انتخاب کرد. نیروهایت چه کسانی هستند؟ حزب را با سابقۀ 50 ساله در نظر بگیرید. بزرگواران بسیار خدومی بودند که فقدانشان را امروز احساس میکنیم: مرحوم حاجآقا سعید امانی، مرحوم حاجآقای شفیق، مرحوم حاجآقای لاجوردی، مرحوم رجایی، مرحوم آقای عسگراولادی، مرحوم آقای پرورش، مرحوم آقای حاجحیدری و مرحوم آقای شجونی..، همگی رفتند. اینها هر کدام برای خودشان یلی بودند، کوهی از فکر، تجربه، کار و خدمت. کمارزش نبودند. حزب تا حدودی آن تجربیات و خدمات را ضبط و ثبت کرده است که از دست نروند. اینها نیروهای نسل اول بودند. در این فاصله دوستان نسل دوم ما به صحنه آمدند و با مسائل جدیدی درگیر شدند و مسئولیت پذیرفتند. در صحنه عمل اگر آدم بداند چه کرده است کجا را درست رفته و کجا را اشتباه کرده است و چرا اشتباه کرده است، خود یک ارزش است که دیگر آن را تکرار نکند. مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. نسل دوم وارد صحنه شده و جرئت کرده است. پشت سرش نسل سوم هم علاقهمند است به صحنه بیاید که این هم خیلی خوب است، اما همه مبتنی بر چیست؟ بر تجربۀ اولیۀ مؤتلفۀ اسلامی.
حزب مدعی شد که ما میتوانیم مسئولیت بپذیریم، نه فقط به اتکای خودمان، منظورم فقط حزب است، بلکه به اتکای این قابلیت حزب مؤتلفه که بر مبنای شایستهسالاری از افرادی که ممکن است عضو رسمی حزب نباشند، ولی مخالف حزب هم نیستند و وقتی از تفکراتشان جویا میشوید، همان آرمانهای حزب را بخوبی برایتان بازگو میکنند. چنین افرادی میتوانند کمک کنند و دست یاری به ما بدهند و مبتنی بر آن میتوان مجموعهای را به صحنه آورد که چارهساز باشند.
وی خاطر نشان کرد: پس جواب اینکه با چه افرادی، این نیست که فقط عضو حزب باشند. اگر کار را محدود به حزب کنید، با توجه به شرایطی که حزب داشته است و محدودیتی که به لحاظ گزینش داشته ایم و تجربه تلخی که در حزب جمهوری اسلامی از سر گذراندهایم و در یک شب 72 تن از بهترین عناصر را از دست دادیم، کار پیش نمیرود و نمیتوانید کاری کنید. اینکه گفته میشود از تجربیات گذشته استفاده کنیم، یکی همین قضیه است تا آن تجربه تلخ تکرار نشود. دوستانی هستند که عضو حزب نیستند، ولی قابلیتهای تخصصیای دارند که به درد اداره کشور میخورد. اینها چارهگشاست. برای اداره کردن یک کشور چند نفر میخواهیم؟ با آشناییها و شناختها و متناسب با تجربه و اقتضای هر کاری باید مسئولیت به افراد سپرده شود، میتوان و باید از افراد غیر حزبی کمک گرفت و بهره جست. اگر خودمان را منحصر به حزب کنیم الان نمیتوانیم جواب تامّی به این نیاز بدهیم. انشاءالله در آینده حزب آنچنان توسعه پیدا کند و با گزینش قوی و انتخاب افراد بتوانیم به تمامی نیازهایمان در کشور جواب بدهیم.
میرسلیم قدم بعدی را این دانشت که چگونه این حضور مستقل و فعال و ادعای قابلیت اداره کشور را در جامعه مطرح کنیم و افزود: البته حزب تصمیم دارد این کار را بکند، ولی برای انتخاب مردم مصداق میخواهند که این مصداق همان نمایندۀ حزب است. اینجا را خوب دقت کنید که اشتباه نشود. در اینجا عملا دو شیوه مطرح هست. یکی اینکه بعضی از افراد شخصا وارد صحنه شده اند و خود را مطرح کرده اند یا خواهند کرد. شیوه دوم اینکه حزب مؤتلفه اسلامی میگوید «ما» آماده ایم و فردی به نمایندگی از طرف حزب وارد صحنه شده است. پس اساس کار ما شیوه اول نیست. حزب، اول اظهار کرده است که به صحنه می آید و سپس نمایندهاش را معرفی کرده است تا زبان گویا و ارائهدهنده طرحهای حزب باشد. این فرد کیست؟ انتخاب او فرآیندی طولانی داشته و بخش اخیر آن یک ماه طول کشیده است. شاخصها و ضوابطی تعیین شده اند و بعد فهرست افرادی که نسبت به آنها از استانها و شهرستانها تمایل ابراز شده با شاخصها سنجیده شده اند و نهایتاً در شورای مرکزی رأیگیری شده و مجموعه اینها به این رسید که به بنده خدایی به اسم میرسلیم گفتند تو باید به صحنه بیایی. میرسلیم خودش نامزد این کار نبود، ولی چون تکلیف حزبی است و قرار است همه دست یاری بدهند و بموقع کمک کنند پذیرفته است که در خدمت باشد. پس حزب به صحنه میآید و به یک نفر میگوید برو جلو، ما پشتیبانی میکنیم. یعنی برنامهها را آماده میکنیم؛ یارانی که نیاز دارید در اختیار می گذاریم، کمک لازم را میدهیم تا کار به شکل مطلوبی پیش برود. نمیخواهم بگویم نفر کاملاً حل و هضم در حزب میشود. نخیر! ما هم شخصا تجربه و شناختی داریم و کار کردهایم و به عنوان عضوی از شورای مرکزی حرفی داریم و حرفمان را میزنیم و استدلالمان را به عنوان یک نفر بیان میکنیم ولی تصمیم جمعی می گیریم و اعتقاد داریم که یدالله مع الجماعه.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: ویژگی حزب این است که در شورای مرکزی همه در یک سطح اند: دبیرکل نظرش را میگوید، ما هم نظرمان را میگوییم. اگر جرئت ابراز نظر نباشد، اصلاً حزبی نیست و حزب معنی پیدا نمی کند. به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی که مجمع عمومی آنها را انتخاب کرده است هر عضو شورا باید بتواند، اگر نقدی به دبیرکل و دبیر اجرایی حزب دارد مطرح کند. رئیس جلسه هم انتخاب می شود تا مراعات همترازی را بکند. کسی حق ندارد دیگری را سرکوب کند و بگوید بنشین و ساکت باش! نسل سوم و چهارم بدانند که اصلاً از این حرفها نیست. اگر به افراد جرأت اظهار نظر ندهید خلاف آرمان حزب رفتار کرده اید و اجازه ندادهاید رشد و جانشینپروری انجام بگیرد. اینها درسهایی است که از مرحوم عسگراولادی یاد گرفتهایم. همه قبول داریم فلانی دبیرکل ما باشد، ولی در ابراز نظر ، سایرین هم هستند. بدون رعایت سعه صدر حزب به جایی نمیرسد.
وی افزود: بنابراین این نفر منتخب حزب متکی به تمام پشتیبانیهایی است که به لحاظ محتوایی و یاری افراد از حزب دریافت میکند. آن گاه خود او هم باید بگوید من خودم را کاملاً وقف کردهام تا بتوانم منویات حزب را پیاده کنم. از این لحظه به بعد خانواده، شهرت و همه چیزم تحتالشعاع این مسئولیت قرار می دهم. کار سادهای هم نیست. مدام دعایمان این است که خدایا! در این صحنه ما را کمک کن، چون ریزهکاریهایی هست که به نفسانیات برمیگردد و پناه بر خدا اگر فردی نتواند بر نفسانیاتش مسلط شود، خیلی فاجعه پدید میآید. خدا نکند چنین شود.
میرسلیم یادآور شد: غرض از این صحبتها این بود که چنین فرآیندی طی شده است. الان اجرای وظایف حزب به عنوان تکلیف به دوش بنده خدایی به نام میرسلیم قرار گرفته است که باید جلو برود ؛ با توکل به خدا امیدواریم بتوانیم از یاری دوستان استفاده تمام عیار بکنیم تا این بار را به سر منزل مقصود برسانیم. شخصاً اعتقاد دارم با توجه به این مبانی احتمال توفیق صد در صد وجود دارد. اگر با این روحیه به صحنه بیاییم موفق خواهیم شد، ولی با خودپسندی و روحیهای که در آن اخلاص نباشد و خودبینی وجود داشته باشد نمیشود به جایی رسید، چون اینها نقص است، ولی با روحیه جمعی ما آماده می شویم و استقبال میکنیم و میدانیم دیگران هم که دارند نظر میدهند و نقد میکنند ، با خودخواهی و برای خودنمایی این کار را نمیکنند، بلکه واقعاً از صمیم دل این کار را میکنند، در نتیجه به موفقیت خواهیم رسید.