وقتی در کشور ما تولید سرانه ناخالص ملی ثابت می ماند یا حتی کاهش می یابد طبیعی است که ارزش پول ملی ما که متناسب است با تولید ناخالص ملی، نسبت به پول ملی دیگر کشورهایی که تولید ناخالصشان رو به افزایش است ، سقوط کند. ما اگر میخواهیم ارزش پولمان رشد کند باید تولید را رونق دهیم و هرچه زودتر از حالت رکودی که در آن اسیر شدهایم خارج شویم.
فکر نکنیم که این امر خود بخود رخ میدهد! از همین لحاظ است که در این چند سال اخیر همواره مدافع اصالت دادن به تولید بودهام. اما این که حذف دو نرخی چه آثار و تبعاتی دارد تا حدود زیادی وابسته است به نفوذ شبکههای ویژهخوار از یک طرف و قدرت نظارت دولت در مهار کردن آن افراد و شبکه ها. قدرت دولت نیز متناسب است با اعتمادی که مردم به دولت می کنند لذا قابل مشاهده است که بیشترین هتاکی در فضای مجازی علیه دولت انجام میگیرد تا اعتماد عمومی از دولت و نظام جمهوری اسلامی سلب شود و در نتیجه دولت نتواند شبکه های فساد و ویژهخواری را متلاشی کند.
بنابراین در صورتی که دولت مستقر قوی باشد تبعات حذف دونرخی ناچیز خواهد بود و برعکس هرچه اقتدار دولت تضعیف شود، آشفتگی در بازار و گرانی افسار گسیخته بیشتر بر مردم فشار خواهد آورد. با در نظر گرفتن همه آن ملاحظات باید برای حذف دونرخی و سالم سازی اقتصاد برنامهریزی کرد. البته از نظر اجرائی شیوه هایی وجود دارد که به دولت کمک می کند تا بهتر بتواند مدبرانه جلو اخلالگری ویژهخواران بايستد و گرانی و التهاب بازار را محدود کند. اضافه میکنم که زندگی مردم مستقیما وابسته به نرخ ارز نیست ولی منافع ویژهخواران کاملا با آن عجین است و لذا برای خنثی کردن پاتکهای آنان باید عملیات دولت و بانک مرکزی در مورد نرخ ارز ، مانند دیگر کشورها، به گونه ای انجام گیرد که ویژهخواران را مات و خلع سلاح کند.