سرعت كويرزايى در كشور ٦٠ برابر سرعت بيابان زدايى است؟ با اين كه نزديك ٨ ميليون هكتار از اراضى كشور در ٩٦ شهرستان كانون بحرانى را تشكيل مى دهند فقط ١١٪ از بودجه پيش بينى شده در برنامه پنجم به مقابله با فاجعه گرد و غبار و مهار آن اختصاص يافته است.
سید مصطفی میرسلیم– تقارن روز طبيعت و روز جمهورى اسلامى را گرامى مى داريم؛ جمهورى اسلامى ايران افتخار مى كند كه يكى از اصول قانون اساسى اش به محيط زيست اختصاص دارد : اصل پنجاهم.
آيا امروز ما ايرانيان مانند آبا و اجدادمان قدر منابع طبيعى تجديدشونده را مى دانيم؟
آيا در شناخت و حفاظت از آب و خاك و ذخائر زيستى گياهى و جانورى كشورمان با توجه به تنوع ارزشمند و خداداديش كوشاييم؟
آيا مى دانيم در گذشته بيشتر نقاط غير كويرى كشور از پوشش جنگلى يا مرتعى برخوردار بوده است ولى متأسفانه امروز براثر ناشكرى ها ، بيش از ٦٠٪ جنگلهاى كشورتخريب شده و روزانه ٤٠ هكتار جنگل زدايى رخ مى دهد؟
آيا مى دانيم سالى ٤٠٠ هزار هكتاراز اراضى حاصلخيز كشور دستخوش فرسايش مى شود و با اين روند تا سى سال آينده ديگر چيزى به عنوان مرتع و جنگل نخواهيم داشت؟ خسارت ساليانه بيابان زايى در كشور بيش از هزار ميليارد تومان است.
آيا مى دانيم گذشتگان ما براى حفظ منابع آب زيرزمينى و بهره بردارى تجديدپذير آن قنات هايى ايجاد كردند كه شبكه آن در جهان مشهور و بى نظير است و طول برخى از آنها به ٧٠ كيلومتر مى رسد ولى امروز با حفر چاه هاى عميق مجاز و غير مجاز و بهره بردارى ناپايدار از سفره هاى زيرزمينى و الگوى نامناسب كشت ، بزرگترين تهديد را متوجه ذخائر زيرزمينى آبى كرده ایم و بسيارى از سفره هاى زيرزمينى ما براثر فرو نشست زمين براى هميشه نابود شده است و ديگر قابليت تجديد ندارد؟
آيا مى دانيم كه دليل اصلى پديده گرد و غبار از بين رفتن پوشش گياهى و بيابان زايى است كه هر سال بر وسعت آن افزوده مى شود زيرا سرعت كويرزايى در كشور ٦٠ برابر سرعت بيابان زدايى است؟ با اين كه نزديك ٨ ميليون هكتار از اراضى كشور در ٩٦ شهرستان كانون بحرانى را تشكيل مى دهند فقط ١١٪ از بودجه پيش بينى شده در برنامه پنجم به مقابله با فاجعه گرد و غبار و مهار آن اختصاص يافته است؛از عوامل مهم پديده ريزگردها كاهش پوشش گياهى و چراى بى رويه و خارج از ظرفيت دام ها در مراتع رنجور كشور و نيز برهم زدن توزيع آب در دشت هاى پايين دست رودخانه ها ، به دليل احداث سدها در بالادست بدون جامع نگرى ، برمبناى ديد محدود استانى يا حتى كشورى و بدون توجه به آثار مخرب منطقه اى آن است؛ نظير آنچه نزد همسايگان ما بر سر دجله و فرات در سر شاخه هاى آنها رفته است و باعث تشديد بيابان زايى به دنبال برهم خوردن تعادل هاى طبيعى شده است.
آيا مى دانيم به دليل زايل شدن پوشش گياهى، با هر باران كه خود از نعمت هاى بزرگ الهى است، سيل هاى ويران كننده به راه مى افتد و غير از خسارات جانى و تأسيساتى، سالانه ٢ ميليارد متر مكعب از لايه غنى خاك كشورمان و سرمايه كشاورزى گرفتار فرسايش و روانه بحر خزر و خليج فارس و هامون ها مى شود ؟
آيا مى دانيم با ظلمى كه نسبت به ذخائر گياهى كشور مرتكب شده ايم ، بسيارى از گونه هاى گياهى و جانورى نادر و خاص كشورمان منقرض شده اند و ديگر قابل تجديد نيستند؟
آيا مى دانيم منبع اصلى آلودگى هوا و آب و خاك در كشور به استفاده ناشايستى برمى گردد كه از طبيعت و نعمت هاى الهى مى كنيم و بويژه موجب آلودگى در اثر زباله و فاضل آب شهرى و صنعتى و پس آب سمّى كشاورزى و كودهاى شيميايى مى شود؟
پس اى هموطن ! بيا دست به دست هم بدهيم و براى توسعه قابليت هاى زيستى كشورمان با عزم ملى و مشاركت عمومى و نظارت همگانى ، و با بپاخاستن براى جلوگيرى از روند تخريب كنونى و با كمك به تغيير و تبديل اين وضع نامناسب، به شناسايى و احياى منابع طبيعى و حفاظت آن و توسعه پوشش گياهى و افزايش بهره ورى و سرعت بخشيدن به نهضت توليد اين منابع و دوام عطاياى الهى و نعمت هاى او براى خودمان و نسل هاى آينده همت گماريم.